توسعهی بیت کوین توسط ساتوشی ناکاموتو نوید تحولی بزرگ را در امور مالی جهانی میداد. پس از آن، بلاک چین اتریوم آمد و قراردادهای هوشمند را به دنیای کریپتو هدیه داد. بااینحال، با گسترش استفاده از این شبکهها، محدودیتهای آنها آشکار شدند؛ بهطوری که بسیاری از افراد به این باور رسیدند که فناوری بلاک چین ذاتاً کُند، گران و محدود است. این مسئله باعث شد که بلاک چینهای جدیدی با هدف بهبود این کاستیها پایهگذاری شوند. در واقع، این شبکهها با تمرکز بر مقیاسپذیری، سرعت و هزینهی تراکنشها بهدنبال ارتقای عملکرد کلی فناوری بلاک چین هستند. به تمام این دفاتر کل توزیعشده، بلاک چین لایه 1 گفته میشود
مقایسه بلاک چینهای لایه 1 برای کاربران کریپتو بسیار مفید است؛ چونکه هرکدام از این شبکهها مزایا و ویژگیهای خاص خود را دارند و به شما کمک میکنند که فعالیت بهتری در بازار ارزهای دیجیتال داشته باشید. ازاینرو، در این مقاله، شش بلاک چین لایه 1 پیشرو در دنیای کریپتو، یعنی اتریوم، کاردانو، سولانا، آوالانچ، الگوراند و اینترنت کامپیوتر را بررسی میکنیم تا با انواع بلاک چین لایه اول بیشتر آشنا شوید و بهترین گزینه را برای فعالیتهای مالی خود انتخاب کنید.
بلاک چین لایه 1 چیست؟
بلاک چین لایه اول یا لایه 1 (L1) زیرساختی غیرمتمرکز است که نرمافزارها و شبکههای ثانویه بر روی آن ساخته میشوند. این فناوری بهصورت یک دفترکل توزیعشده (DLT) است که برای ثبت ایمن، تغییرناپذیر و غیرقابل اعتماد تراکنشها در زنجیرهی بلوکی کاربرد دارد. لایه 1 ابتداییترین شکل یک بلاک چین است و پایهی اساسی شبکه را تشکیل میدهد. معمولاً به این زنجیرهها «هسته» یا «پایه» شبکه بلاک چین گفته میشود؛ چراکه تمام نرمافزارها و پروتکلهای بعدی روی آنها بنا خواهند شد.
یک بلاک چین لایه اول مسئول نگهداری از دفترکل توزیعشده بوده و وظیفهی اعتبارسنجی تراکنشها و ایمنسازی شبکه را بر عهده دارد. اصولاً این زنجیرهها از یک مکانیزم اجماع (consensus mechanism) برای اعتبارسنجی و ثبت تراکنشها در دفترکل توزیعشده استفاده میکنند. این فرایند باعث میشود که اطلاعات غیرقابل تغییر باشند و همهی کاربران بتوانند به آنها اعتماد کنند. رایجترین مکانیزمهای اجماع، «اثبات کار» (PoW)، «اثبات سهام» (PoS) و «اثبات سهام نیابتی» (DPoS) هستند که بهطور گسترده توسط انواع بلاک چین لایه 1 استفاده میشوند.
بررسی کامل عملکرد و مقایسه شش بلاک چین لایه 1
در این بخش، شش بلاک چین لایه 1 پیشرو در دنیای بلاک چین را از منظر سرعت تراکنشها، مدتزمان نهایی شدن، مقیاسپذیری، تعداد گرهها، هزینهی ذخیرهسازی اطلاعات، وابستگی به سرویس ابری، مصرف انرژی و روش نگهداری از کلیدهای خصوصی بررسی خواهیم. این نقدوبررسی به شما کمک میکند که بهطور کامل با این بلاک چینهای پیشرو آشنا شوید و بهترین گزینه را برای انجام تراکنشهایتان انتخاب کنید.
سرعت پردازش تراکنش (Transaction speed)
در اولین بررسی شش بلاک چین لایه 1، بهسراغ «سرعت پردازش تراکنش» میرویم. این معیار در تعیین کارایی شبکههای بلاک چین نقشی اساسی دارد و بر اساس دو متغیر محاسبه میشود:
- تعداد تراکنش در ثانیه (TPS)
- نهایی شدن بلوک یا تراکنش
در واقع، TPS به تعداد تراکنشهایی که بلاک چین با موفقیت پردازش میکند، اشاره دارد. همچنین، نهایی شدن بلوک نیز مدتزمان آغاز بلوک، تسویه نهایی و ثبت آن در زنجیره را نشان میدهد.
کاردانو (Cardano)
کاردانو تا 250 تراکنش در ثانیه (TPS) را پشتیبانی میکند. همچنین، زمان نهایی شدن بلوک نیز در این بلاک چین لایه 1 برابر با 10 دقیقه تا 1 ساعت است که بر اساس ازدحام شبکه مدت دقیق آن تعیین میشود. علاوهبر آن، کاردانو از یک راهحل لایه دوم، به نام هایدرا (Hydra)، سود میبرد که تعداد تراکنشها را به یک میلیون در ثانیه میرساند و بلوک را بهصورت آنی نهایی میکند.
اتریوم (Ethereum)
معمولاً اتریوم 15 تا 20 تراکنش را در ثانیه پردازش کرده و زمان نهایی شدن بلوک هم در این بلاک چین لایه اول، 14 دقیقه است. درصورتیکه شبکه شلوغ باشد، زمان نهایی شدن بلوک بیش از 14 دقیقه طول میکشد و پردازش تراکنشها هم میتواند بهشدت به تأخیر بیفتد. همچنین، کاربران این شبکه برای پردازش تراکنشهایشان باید کارمزد (Gas Fee) بپردازند. این هزینه در مواقع شلوغی شبکه افزایش پیدا میکند و در سال 2021، حتی تا 1000 دلار هم رسید.
این بلاک چین لایه 1 نیز از راهحلهای لایه دوم سود میبرد و امیدوار است که این پروتکلها باعث بهبود مقیاسپذیری و افزایش سرعت آن شوند.
الگوراند (Algorand)
از نظر تئوری، الگوراند میتواند تا 1200 تراکنش در ثانیه را انجام دهد. همچنین، این شبکه قصد دارد که با افزایش سرعت نهایی شدن بلوک، TPS را به 3000 برساند. بااینحال، در عمل میبینیم که الگوراند تنها 20 تراکنش را در ثانیه پردازش میکند و برای نهایی کردن بلوک هم به 4 تا 5 ثانیه زمان نیاز دارد.
سولانا (Solana)
سولانا به این قضیه افتخار میکند که TPS آن برابر با 65000 است؛ بااینحال، این تعداد تراکنش در ثانیه فقط از نظر تئوری بیان میشود و در عمل، حدود 2000 تا 3000 تراکنش را در ثانیه پردازش میکند. جالب است که در سال 2021، با رسیدن تعداد تراکنشها با 400000 TPS، این شبکه بهطور کلی دچار قطعی شد. این مسئله نگرانیهایی را دربارهی کارایی سولانا ایجاد کرده است.
از آن موقع، سولانا توانسته ثبات خود را بهبود ببخشد و در این مدت، فقط یک قطعی را در سال 2023 پشتسر گذاشته است. علاوهبر آن، زمان نهایی شدن بلوک در این بلاک چین لایه 1 نیز بین 400 تا 500 میلی ثانیه اعلام شده؛ اما اگر خوشبینانه هم به سولانا نگاه کنیم، میبینیم که برای نهایی کردن بلوک به حداقل 21 تا 46 ثانیه نیاز دارد.
آوالانچ (Avalanche)
آوالانچ اعلام کرده است که شبکه آزمایشی آن از 4500 تراکنش در ثانیه پشتیبانی میکند و TPS شبکه اصلی به 20000 خواهد رسید. بااینحال، این شبکه درحالحاضر فقط 9 تراکنش در ثانیه را با استفاده از «زنجیره قراردادهای آوالانچ» (C-Chain) پردازش میکند. این زنجیره با ماشین مجازی اتریوم (EVM) سازگاری دارد. علاوهبر آن، زمان نهایی شدن بلوک هم در این بلاک چین لایه اول کمتر از 1 ثانیه گزارش شده؛ اما در عمل احتمال دارد که حدود 2 تا 3 ثانیه طول بکشد.
اینترنت کامپیوتر (Internet Computer)
اینترنت کامپیوتر طوری طراحی شده است که 51666 تراکنش را در ثانیه پردازش کند. بااینحال، آزمایشهای اخیر نشان میدهند که TPS این بلاک چین لایه 1 حدود 11500 بوده و برای نهایی کردن هر بلوک نیز به 1 ثانیه زمان نیاز دارد. ازآنجاییکه اینترنت کامپیوتر بین اطلاعات بهروزرسانی شبکه و دادههای مربوط به تراکنشها تمایز قائل شده، توانسته به این نرخ بالا در TPS دست پیدا کند. همچنین، اگر تراکنشها «فقط خواندنی» (read-only) باشند، TPS اینترنت کامپیوتر تا 250000 هم افزایش خواهد یافت.
مقیاسپذیری (Scalability)
یک بلاک چین لایه 1 مقیاسپذیر توان عملیاتی بالایی داشته و برای پذیرش کاربران بیشتر آمادگی دارد. در چنین زنجیرهای، با افزایش ترافیک، عملکرد شبکه مختل نمیشود. به همین خاطر، در این بخش، پروتکلهای پیشرو را از منظر مقیاسپذیری با یکدیگر مقایسه میکنیم.
اتریوم (Ethereum)
در ابتدا، اتریوم بر اساس الگوریتم اثبات کار (PoW) عمل میکرد و چندان مقیاسپذیر نبود؛ اما در سال 2022، این شبکه از نسخهی دوم خود که مبتنی بر اثبات سهام (PoS) است، رونمایی کرد. این ارتقای سیستم، مقیاسپذیری اتریوم را تا حد زیادی بهبود بخشید. علاوهبر آن، اتریوم برای افزایش مقیاسپذیری، در آینده، 64 زنجیره خردشده (shard chains) را بههمراه «بیکن چین» (Beacon Chain) معرفی خواهد کرد. این زنجیرهها تأثیر زیادی بر سرعت، مقیاسپذیری و کاهش هزینههای اتریوم خواهند گذاشت؛ اما هنوز بهطور رسمی راهاندازی نشدهاند.
کاردانو (Cardano)
کاردانو هم مانند اتریوم، با مشکل مقیاسپذیری دستوپنجه نرم میکند و در این زمینه، با محدودیت مواجه است. بااینحال، اجرای لایه دوم هایدرا (Hydra)، بهطور همزمان در زنجیره اصلی و خارج از زنجیره، مقیاسپذیری را افزایش میدهد. البته باید به این نکته توجه داشت که هایدرا مانند سایر راهحلهای لایه دوم مورد پذیرش عموم قرار نگرفته است؛ بنابراین، میتوانیم بگوییم که همچنان کاردانو از مشکل مقیاسپذیری رنج میبرد.
سولانا (Solana)
در سال 2021، سولانا با مشکل «استفاده مفرط از منابع» (resource exhaustion) مواجه شد و در ژانویه 2022، ششبار خاموشی را تجربه کرد. این مسئله محدودیت مقیاس پذیری را در این بلاک چین لایه 1 نشان میدهد. ازآنجاییکه سولانا از یک مکانیزم «اثبات تاریخ» (Proof-of-History) استفاده کرده و سپس، دادههای این مکانیزم را با الگوریتم اثبات سهام (PoS) اعتبارسنجی میکند، حجم عظیمی از اطلاعات (دو ترابایت در سال) در این شبکه تولید میشود. این شبکه برای ذخیرهسازی فایلهای حجیم از پروتکل «آرویو» (Arweave) استفاده میکند؛ یعنی دادههای حساس کاربران را با استفاده از فناوری وب 3، برونسپاری کرده است. این مسئله میتواند نارضایتی بسیاری از کاربران را بههمراه داشته باشد. البته سولانا قصد دارد که در آینده، TPS را تا حدود 600000 افزایش دهد.
آوالانچ (Avalanche)
آوالانچ دارای 3 زنجیره زیر است که هرکدام از آنها، یک شبکه کوچک را مدیریت میکنند. این زنجیرهها عبارتاند از:
- زنجیره تبادل (Exchange Chain) یا X-Chain
- زنجیره پلتفرم (Platform Chain) یا P-Chain
- زنجیره قرارداد (Contract Chain) یا C-Chain
علاوهبر آن، آوالانچ هم، مانند سولانا، از پروتکلهای خارجی، مانند «آرویو» (Arweave) و «سرامیک» (Ceramic)، برای ذخیرهسازی اطلاعات استفاده میکند؛ چراکه خودش دارای زیرساختهای ذخیرهسازی نیست. این مسئله کمی مقیاسپذیری آوالانچ را بهبود میبخشد؛ اما در حالت کلی، آوالانچ هم چندان مقیاسپذیر نیست.
الگوراند (Algorand)
الگوراند از یک مدل جدید اگوریتم اثبات سهام، با نام Pure Proof-of-Stake سود میبرد. در این مکانیزم، پروتکل باید پیشنهادکنندگان و تأییدکنندگان بلوک را انتخاب کند. همچنین، این بلاک چین لایه 1 از فرایند رمزنگاری «تابع تصادفی قابل تأیید» (Verifiable Random Function) یا VRF برای انتخاب تصادفی سازندگان بلوک کمک میگیرد. این روش با اثبات سهام معمولی تفاوت زیادی دارد و باعث بهبود مقیاسپذیری الگوراند میشود.
اینترنت کامپیوتر (Internet Computer)
زیرساخت بلاک چین اینترنت کامپیوتر دارای ماشینهای گره (node machines) مستقل در لایه پایه است. این ماشینها با یکدیگر ترکیب میشوند و زیرشبکههای مستقلی را میسازند. این زیرشبکهها میزبان قراردادهای هوشمندی به نام «کنستر» (canister) هستند که کُدها و دادهها را ترکیب میکنند. این قراردادها اجرای زیرشبکه را به دو بخش بهروزرسانی و درخواستهای کاربران تقسیم خواهند کرد. هرکدام از زیرشبکهها میتوانند بهصورت مستقل، اطلاعات مربوط به بهروزرسانی و درخواستهای کاربران را پردازش کنند. علاوهبر آن، در صورت صلاحدید، اینترنت کامپیوتر میتواند با افزودن گرههای جدید، زیرشبکههای دیگری را بسازد.
تعداد گره و وابستگی به سرویس ابری (Node Count and Cloud Service Dependency)
تعداد گرهها و نحوه توزیع آنها در شبکه، یکی از عوامل تعیینکنندهی میزان عدمتمرکز یک بلاک چین لایه اول است. از طرفی، این مسئله روی هزینهی استقرار گرهها و اجرای قراردادهای هوشمند هم تأثیر دارد. ازآنجاییکه معمولاً هزینه این فرایند برای توسعهدهندگان نرمافزارهای غیرمتمرکز گران تمام میشود، آنها ترجیح میدهند که از سرورهای متمرکز و ارائهدهندگان فضای ابری، مانند گوگل کلود، علیبابا کلود و مایکروسافت آژور استفاده کنند. بهخاطر همین، باید بررسی کنیم که بلاک چینهای لایه 1 در مواجهه با این مسئله، چه وضعیتی دارند.
اینترنت کامپیوتر (Internet Computer)
اینترنت کامپیوتر دارای 443 گره است که در مراکز مستقل داده در سراسر جهان اجرا میشوند. هیچکدام از این گرهها بر روی سرویسهای متمرکز حضور ندارند و صرفاً تحتنظارت الزامات سختافزاری پروتکل فعالیت میکنند. ازاینطریق، این شبکه میتواند به درخواستهای کاربران برای دریافت خدمات HTTP پاسخ دهد و محتوای وب را بدون واسطه به آنها ارائه کند. علاوهبر آن، هزینهی ذخیرهسازی اطلاعات مربوط به قراردادهای هوشمند، در این شبکه، 5 دلار بهازای هر گیگابایت است.
آوالانچ (Avalanche)
آوالانچ دارای 1243 گره است. بااینحال، به نظر میرسد که درصد قابل توجهی از گرههای این شبکه در سرویس ابری آمازون (AWS) میزبانی میشوند. همچنین، شما برای ذخیرهسازی 1 گیگابایت داده در این بلاک چین لایه 1، باید 988000 دلار هزینه بپردازید.
سولانا (Solana)
اغلب گرههای این بلاک چین لایه 1 بر روی سرویسهای متمرکزی، مانند AWS، حضور دارند. از طرفی، قطعیهای پیاپی این شبکه بدبینی زیادی را در مورد سولانا ایجاد کرده است. بسیاری از کارشناسان نگران هستند که در صورت آفلاین شدن 33 درصد از کل گرهها، احتمال دارد که سولانا پردازش تراکنشهای جدید را متوقف کند. همچنین، هزینه ذخیرهسازی اطلاعات در سولانا نیز در حدود 1 میلیون دلار است.
الگوراند (Algorand)
بنابر گزارش تیم الگوراند، این بلاک چین لایه اول دارای 1720 گره است. بااینحال، تقریباً همهی این گرهها بر روی سرورهای متمرکز میزبانی میشوند. البته عدد دقیقی دربارهی این گرههای متمرکز در دسترس نیست؛ اما در حالت کلی، الگوراند برای مقیاسپذیری به سرویس ابری آمازون (AWS) وابسته است. علاوهبر آن، الگوراند برای ذخیرهسازی اطلاعات از «سیستم فایل بین سیارهای» (the InterPlanetary File System) یا IPFS استفاده میکند.
کاردانو (Cardano)
در ابتدا، بنیاد کاردانو بههمراه شرکت تحقیقات و توسعه نرمافزار IOHK و موسسه سرمایهگذاری و تجاریسازی Emurgo، گرههای این شبکه را راهاندازی کرد. سپس، آنها فرایند تولید بلوک را به اپراتورهای سهامگذار سپردند. درحالحاضر، تعداد این گرهها به 6000 رسیده است و مشخص نیست که چه تعدادی از این گرهها بر فضای ابری متکی هستند. از طرفی، کاردانو صرفاً بهصورت یک دفترکل توزیعشده برای ثبت اطلاعات مالکیت و نقلوانتقال داراییها طراحی شده است و برای ذخیرهسازی دادهها کاربرد ندارد.
اتریوم (Ethereum)
اتریوم حدود 11800 گره در سراسر جهان دارد که اغلب آنها به فضای ابری وابسته هستند. در سال 2020، Decrypt گزارش داد که 70 درصد از گرههای این بلاک چین لایه 1 بر روی AWS حضور دارند. همچنین، هزینهی ذخیرهسازی اطلاعات در این شبکه متغیر بوده و به ترافیک آن بستگی دارد. درحالحاضر، ذخیرهی این حجم از اطلاعات، حدود 100 میلیون دلار هزینه دارد.
بهرهوری انرژی (Energy efficiency)
در حالت کلی، فناوری بلاک چین برای پذیرش عمومی، باید «ردپای کربن» (carbon footprint) خود را کاهش دهد. برای مثال، الگوریتم اثبات کار (PoW) تأثیر بسیار مخربی بر محیط زیست دارد؛ چراکه استخراجکنندگان برای یافتن بلوکها و کسب کردن ارزهای دیجیتال، انرژی بسیار زیادی را مصرف میکنند. زمانی که اتریوم از این مکانیزم استفاده میکرد، پردازش هر تراکنش آن، به 238 کیلووات ساعت (kWh) انرژی نیاز داشت. کافی است که این هدررفتن انرژی را با سیستم ویزا مقایسه کنید. هر 100 هزار تراکنش ویزا، 149 کیلووات ساعت (kWh) انرژی مصرف میکند که نسبت به اتریوم بسیار ناچیز است. با انتقال اتریوم به مکانیزم اثبات سهام (PoS)، مصرف انرژی این شبکه تا 99.9 درصد کاهش پیدا کرد.
از طرفی اینترنت کامپیوتر، بهجای برونسپاری تراکنشها و استفاده از فضای ابری، به گرههای غیرمتمرکز درون زنجیره اتکا میکند، هر تراکنش آن در حدود 1.3 کیلووات ساعت (KWH) انرژی مصرف خواهد کرد. در سوی مقابل، بلاک چینهای لایه اول مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام (PoS) انرژی کمتری را برای پردازش تراکنشها مصرف میکنند. وضعیت مصرف انرژی این شبکهها بهصورت زیر است:
- کاردانو: این شبکه برای پردازش هر تراکنش، تنها به 0.5 کیلووات ساعت (kWh) انرژی نیاز دارد.
- سولانا: مصرف انرژی سولانا بسیار کمتر از کاردانو بوده و برای پردازش هر تراکنش فقط 0.00051 کیلووات ساعت (kWh) مصرف میکند.
- آوالانچ: میزان انرژی مصرفی این بلاک چین لایه 1 برای پردازش هر تراکنش 0.00476 کیلووات ساعت (kWh) است.
- الگوراند: این شبکه نیز تنها 0.0027 کیلووات ساعت (kWh) انرژی را برای پردازش هر تراکنش مصرف میکند.
⚠️البته باید به این نکته توجه داشته باشید که آوالانچ و الگوراند برای پردازش تراکنشها بر سرویس ابری و برونسپاری متکی هستند؛ بهخاطر همین، «ردپای کربن» آنها قابل ردیابی نیست.
پلهای بین زنجیرهای (Inter-chain bridges)
پلهای بین زنجیرهای مسیرهایی ارتباطی هستند که امکان انتقال اطلاعات و داراییهای دیجیتال را بین دو زنجیرهی مختلف فراهم میکنند. وضعیت هرکدام از انواع بلاک چین لایه 1 در زمینهی پلهای بین زنجیرهای بهصورت زیر است:
- کاردانو: این شبکه برای اتصال به بلاک چین «نروس» (Nervos) از «فورس بریج» (Force Bridge) استفاده میکند و برای برقراری ارتباط با توکنهای غیرقابل تعویض (NFTs) و شبکه اتریوم، با پروتکل مبادله قابل اعتماد «باندلی» (Bondly) همکاری کرده است.
- آوالانچ: این بلاک چین لایه 1 از «پل آوالانچ» (Avalanche Bridge) برای اتصال به شبکه اتریوم سود میبرد.
- الگوراند: این شبکه از «پل لندن» یا «لاندن بریج» (London Bridge) برای انتقال داراییها به اتریوم استفاده میکند. از طرفی، پروتکل «اِسوینگ بای» (Swingby) بهدنبال توسعهی پل بین زنجیرهای «اسکای بریج» برای برقراری ارتباط بین الگوراند و بیت کوین است.
- اینترنت کامپیوتر: این بلاک چین لایه اول از «ترابیتیا بریج» (Terabethia bridge) برای تبادل داراییها با اتریوم استفاده میکند. علاوهبر آن، اینترنت کامپیوتر از ادغامهای زنجیرهای بدون پل نیز سود میبرد. این روش بر «ویژگیهای بدون نیاز به اعتماد» (trustless properties) بلاک چینها متکی است. بهاینترتیب، این شبکه میتواند با یک رابط کاربری (API) بلاک چین، به بیت کوین، اتریوم و دوج کوین متصل شود.
همانطور که دیدید، در این توضیحات، پلهای بین زنجیرهای متصل به اتریوم نیز معرفی شدند که این شبکه میتواند از همهی آنها استفاده کند. البته باید به این نکته توجه داشت که پلهای بین زنجیرهای در معرض حملات سایبری قرار دارند؛ اخیراً 320 میلیون دلار از طریق «اسوینگ بای» (Swingby) توسط هکرها به سرقت رفت. در این حوزه، سرقتهای متعددی مشاهده شده است. وبسایت Chainalysis در گزارشی اعلام کرده که در هفت حملهی سایبری، هکرها توانستهاند بیش از یک میلیارد دلار را از پلهای بین زنجیرهای به سرقت ببرند.
مدیریت کلید کاربر نهایی (End-user key management)
یکی از عواملی که بر روی پذیرش عمومی فناوری بلاک چین تأثیر دارد، مدیریت کلید امنیتی کاربران است. در واقع، کاربران نسبت به کلید امنیتی خود که باعث ذخیرهسازی داراییهایشان میشود، بسیار محتاط هستند. در اینترنت معمولی یا وب 2، پلتفرمهایی مانند فیسبوک و گوگل از سرویس متمرکز تأیید هویت single-sign-on یا SSO استفاده میکنند. درحالیکه کاربران نرمافزارهای وب 3، باید از یک کلید خصوصی پیچیده کمک بگیرند. همچنین، آنها مجبورند که یک کیف پول ارز دیجیتال را به پلتفرم مورد نظر متصل کنند. ازاینرو، وضعیت کلید خصوصی کاربران در انواع بلاک چین لایه 1 بهصورت زیر است:
- اینترنت کامپیوتر: این شبکه یک سیستم «هویت اینترنتی» (Internet Identity) را به کاربران ارائه میکند. با استفاده از این سیستم کاربران میتوانند به کمک حسگر اثر انگشت، تشخیص چهره، پین امنیتی، الگوی قفل و... یک شناسهی کاربری را برای خود تنظیم کنند. ازاینطریق، کاربران بدون نگرانی دربارهی کلیدهای خصوصیشان، میتوانند به داراییها و اطلاعات خود دسترسی داشته باشند. همچنین، این شبکه بر روی یک مدل «گَس معکوس» (reverse-gas) کار میکند که بهوسیلهی آن، توسعهدهندگان میتوانند قراردادهای هوشمند را با استفاده از گردش تراکنشها شارژ کنند؛ در نتیجه، کاربران برای پرداخت کارمزدها، نیازی به نگهداری از توکنهای بومی شبکه نخواهند داشت.
- اتریوم: اتریوم برای ذخیرهسازی کلیدهای کاربران و مدیریت حسابهای آنها به سرویس ابری آمازون (AWS) وابسته است.
- سولانا: این بلاک چین لایه 1 برای محافظت از کلیدها با شرکت «توروس» (Torus) مشارکت میکند. توروس برای مدیریت حسابها از روشی مانند گوگل و فیسبوک استفاده کرده است. البته باید به این نکته توجه داشت که این روش با فلسفهی فناوری بلاک چین مغایرت دارد و میتواند تمرکززدایی را به خطر بیندازد.
- آوالانچ: کاربران این بلاک چین لایه اول، مسئولیت مدیریت کلیدهای خصوصی خود را بر عهده دارند.
- کاردانو: کاربران این شبکه نیز مسئول نگهداری از کلیدهای خود هستند.
- الگوراند: این شبکه کلیدهای خصوصی را بهصورت ساده و پیچیده ارائه میکند که کاربران باید از کلیدهای خود محافظت کنند. این کلیدها شامل آدرسهای خصوصی کیف پول ارز دیجیتال هم میشوند.
سخن پایانی
انتخاب یک شبکه بلاک چین، بستگی به نیاز شما دارد. بااینحال، کارایی یک شبکه نیز در انتخاب آن موثر است. اصولاً یک بلاک چین لایه 1 خوب باید عملکردهای مختلفی را مانند توکنهای غیرقابل تعویض، پروژههای دیفای، نرمافزارهای غیرمتمرکز، وب 3، بازیها و... به کاربران خود ارائه کند. علاوهبر آن، انعطافپذیری، امکان ارتقا، چشمانداز و مسیر پیش روی یک بلاک چین نیز در انتخاب شبکه، برای کاربران مهم هستند. بهخاطر همین، در این مقاله، به مقایسه شش بلاک چین لایه 1 پیشرو پرداختیم تا بتوانید بهترین گزینه را برای انجام امور مالی خود انتخاب کنید.