مهمترین اقدام برای افرادی که قصد سرمایهگذاری روی یک دارایی را دارند، این است که درباره آنچه قصد سرمایهگذاری روی آن را دارند، اطلاعات کامل کسب کنند. تحلیل بنیادی، بررسی ویژگیهای اولیهی یک دارایی یا سرمایه برای سرمایهگذاری روی آن است. در این مقاله قصد داریم تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) یا بنیادی را توضیح دهیم و شاخصهها و ابعاد مختلف آن را بررسی کنیم. با اکسبیتو همراه باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (FA) به فرآیند مطالعه ارزش ذاتی هر اوراق بهادار با هدف کسب سود در حین معامله و سرمایه گذاری در آن اشاره دارد. هدف اصلی تحلیل بنیادی این است که تعیین کند که آیا سهام یا ارز دیجیتال نسبت به قیمت فعلیش، کم ارزش یا ارزشمند است و در نتیجه تصمیمی آگاهانه برای خرید، نگهداری یا فروش آن به منظور به حداکثر رساندن پتانسیل سود اتخاذ شود.
تجزیه و تحلیل بنیادی به زبان ساده در هنر ارزیابی هر کسب و کار تا اصول اولیه آن و دریافت تصویری دقیق از میزان سلامت مالی و پایداری آن. این شامل مطالعه پتانسیل یک شرکت برای رشد آینده با در نظر گرفتن عوامل مختلف خرد و کلان است. این تجزیه و تحلیل به استخراج ارزش ذاتی سهام کمک میکند که به تصمیمگیریهای سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال کمک میکند.
شاخصههای تحلیل فاندامنتال چیست؟
ارزهای دیجیتال را نمیتوان با همان شاخصهای کسبوکارهای سنتی ارزیابی کرد. به هرحال، ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین (BTC) به کالا نزدیکتر است تا سهام. بنابراین، ما باید توجه خود را به چارچوبهای مختلف معطوف کنیم. اولین قدم در این فرآیند، شناسایی معیارها و شاخصه قوی است. منظور از قوی، شاخصهای است که به راحتی نمیتوان آنها را دستکاری کرد.
برای مثال، تعداد دنبالکنندگان شبکههای اجتماعی معیار خوبی نیست، زیرا ایجاد حسابهای جعلی یا خرید تعامل در رسانههای اجتماعی آسان است. شاخصههای سنجش ارزش یک ارز دیجیتال، در حالت کلی به سه دسته تقسیم میشوند. در ادامه نگاهی به شاخصههای مرتبط بازار کریپتوکارنسی خواهیم انداخت. این شاخصهها معمولا در سه دسته تقسیم میشوند.
شاخصههای آنچین (On Chain)
معیارهای روی زنجیره (On-Chain) آنهایی هستند که با مشاهده دادههای ارائه شده توسط بلاکچین قابل مشاهده هستند. ما میتوانیم این کار را خودمان با اجرای یک گره برای شبکه مورد نظر و سپس صادرات دادهها انجام دهیم، اما این کار زمانبر و پرهزینه است. به خصوص اگر ما فقط سرمایه گذاری را در نظر بگیریم و نخواهیم زمان یا منابع را برای تلاش تلف کنیم.
راهحل سادهتر این است که اطلاعات را از وبسایتها یا APIهایی که بهطور خاص برای اطلاعرسانی تصمیمات سرمایهگذاری طراحی شدهاند، استخراج کنید. به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل روی زنجیره بیت کوین CoinMarketCap اطلاعات بیشماری را در اختیار ما قرار میدهد. منابع اضافی شامل نمودارهای داده Coinmetrics یا گزارش پروژه Binance Research است.
- تعداد معاملات (Transaction count)
تعداد تراکنشها، معیار خوبی از فعالیتهایی است که در شبکه انجام می شود. با ترسیم عدد برای دورههای تعیین شده (یا با استفاده از میانگینهای متحرک)، میتوانیم ببینیم که چگونه فعالیت در طول زمان تغییر میکند. توجه داشته باشید که این معیار باید با احتیاط رفتار شود. همانند آدرسهای فعال، نمیتوانیم مطمئن باشیم که فقط یک طرف سرمایهای را بین کیف پولهای خود انتقال نمیدهد تا فعالیتهای زنجیرهای را افزایش دهد.
- ارزش معامله (Transaction value)
نباید با تعداد تراکنش اشتباه شود، ارزش تراکنش به ما میگوید که چه مقدار ارزش در یک دوره معامله شده است. به عنوان مثال، اگر در مجموع ده تراکنش اتریوم به ارزش هر کدام 50 دلار در همان روز ارسال شود، میگوییم حجم تراکنش روزانه 500 دلار است. ما میتوانیم آن را در یک ارز فیات مانند USD، یا در واحد بومی پروتکل (ETH) اندازهگیری کنیم.
- آدرسهای فعال
آدرسهای فعال، آدرسهای بلاکچینی هستند که در یک دوره معین فعال هستند. روشهای محاسبه این متغیر متفاوت است، اما یک روش رایج این است که هم فرستنده و هم گیرندهی هر تراکنش را در دورههای تعیینشده (مثلاً روزها، هفتهها یا ماهها) شمارش کنیم. برخی نیز، تعداد آدرسهای منحصربهفرد را به صورت گروهی بررسی میکنند، به این معنی که کل آنها را در طول زمان دنبال میکنند.
- هزینههای تراکنش
شاید برای برخی از داراییهای کریپتو مهمتر از سایرین، هزینههای پرداخت شده میتواند به ما در مورد تقاضا برای فضای بلاک بگوید. میتوانیم آنها را بهعنوان پیشنهادهایی در یک حراجی در نظر بگیریم: کاربران با یکدیگر رقابت میکنند تا تراکنشهایشان بهموقع درج شود. کسانی که مناقصه بالاتری میدهند، تراکنش های خود را زودتر تایید میکنند (ماینینگ) میکنند، در حالی که آنهایی که قیمت کمتری میدهند باید مدت بیشتری منتظر بمانند.
برای ارزهای رمزپایه با برنامه انتشار کاهشی، این یک معیار جالب برای مطالعه است. عمدهترین بلاکچینهای اثبات کار (PoW) یک پاداش بلاک ارائه میکنند. در برخی، از یارانه بلوکی و کارمزد تراکنش تشکیل شده است. یارانه بلوک به صورت دوره ای کاهش می یابد (در رویدادهایی مانند نصف شدن بیت کوین). از آنجایی که هزینه استخراج در طول زمان افزایش می یابد، اما یارانه بلوک به آرامی کاهش می یابد، منطقی است که کارمزد تراکنش ها افزایش یابد. در غیر این صورت، ماینرها با ضرر کار می کنند و شروع به ترک شبکه می کنند. این یک اثر ضربه ای بر امنیت زنجیره دارد.
شاخصهای پروژه
در جایی که معیارهای روی زنجیره مربوط به دادههای بلاک چین قابل مشاهده است، معیارهای پروژه شامل یک رویکرد کیفی است که به عواملی مانند عملکرد تیم (در صورت وجود)، کاغذ سفید و نقشه راه آتی نگاه میکند.
- سپیدنامه (White Paper)
به شدت توصیه می شود که قبل از سرمایه گذاری، وایت پیپر هر پروژه را مطالعه کنید. این یک سند فنی است که یک نمای کلی از پروژه ارزهای دیجیتال به ما می دهد. یک وایت پیپر خوب باید اهداف شبکه را تعریف کند و در حالت ایده آل به ما بینشی از فناوری مورد استفاده، نقشه راه ارتقاها و ویژگی های جدید، طرح عرضه و توزیع بدهد.
- تیم توسعهدهنده (The team)
اگر تیم خاصی پشت شبکه ارز دیجیتال وجود داشته باشد، سوابق اعضای آن میتواند نشان دهد که آیا تیم مهارتهای لازم برای به ثمر رساندن پروژه را دارد یا خیر. آیا اعضا قبلاً سرمایه گذاریهای موفقی در این صنعت انجام دادهاند؟ آیا تخصص آنها برای رسیدن به نقاط عطف پیش بینی شده کافی است؟ آیا آنها در پروژههای مشکوک یا کلاهبرداری شرکت داشتهاند؟
اگر تیمی وجود نداشته باشد، باید بررسی کنید که جامعه توسعهدهندگان آن شامل چه کسانی است؟ اگر پروژه دارای یک GitHub عمومی است، بررسی کنید که تعداد مشارکتکنندگان و میزان فعالیت آن چقدر است. سکهای که توسعه آن ثابت بوده است جذاب تر از سکهای است که کد منبع آن به مدت دو سال به روز نشده است.
- رقبا
یک وایت پیپر قوی باید به ما ایدهای از موارد استفادهی خود بدهد. در این مرحله، شناسایی پروژههایی که با آنها رقابت میکند و همچنین زیرساختهای قدیمی که به دنبال جایگزینی آن هستند، مهم است. در حالت ایده آل، تحلیل بنیادی این موارد باید به همان اندازه دقیق باشد. ممکن است یک دارایی به خودی خود جذاب به نظر برسد، اما همان شاخص هایی که برای دارایی های رمزنگاری مشابه اعمال می شود میتواند نشان دهد که دارایی ما ضعیف تر از سایرین است.
- توکنومیک و توزیع اولیه
برخی از پروژهها توکنهایی را به عنوان راه حلی که به دنبال مشکل هستند ایجاد می کنند. نه اینکه بگوییم خود پروژه قابل دوام نیست، اما توکن مرتبط با آن ممکن است در این زمینه مفید نباشد. به این ترتیب، تعیین اینکه آیا توکن دارای کاربرد واقعی است یا خیر، مهم است. و با بسط، اینکه آیا این ابزار چیزی است که بازار گستردهتر آن را تشخیص میدهد، و احتمالاً چقدر به این ابزار ارزش میدهد.
عامل مهم دیگری که در این زمینه باید در نظر گرفت نحوه توزیع اولیه وجوه است. آیا از طریق ICO یا IEO بود یا کاربران میتوانستند آن را از طریق استخراج به دست آورند؟ در مورد اول، وایت پیپر باید مشخص کند که چه مقدار برای بنیانگذاران و تیم نگهداری می شود و چه مقدار در دسترس سرمایه گذاران خواهد بود. در مورد دومی، میتوانیم به شواهدی مبنی بر پیشفرضسازی خالق دارایی نگاه کنیم. تمرکز بر توزیع ممکن است تصوری از هر خطری که وجود دارد به ما بدهد. به عنوان مثال، اگر اکثریت قریب به اتفاق عرضه تنها در اختیار چند طرف بود، ممکن است به این نتیجه برسیم که این یک سرمایهگذاری پرخطر است، زیرا آن طرفها در نهایت میتوانند بازار را دستکاری کنند.
شاخصهای مالی پروژه
اطلاعات در مورد نحوه معامله دارایی در حال حاضر، آنچه قبلاً با آن معامله میشد، نقدینگی و غیره همگی در تحلیل بنیادی مفید هستند. با این حال، معیارهای جالب دیگری که ممکن است در این دسته قرار گیرند، مواردی هستند که به اقتصاد و انگیزههای پروتکل دارایی رمزنگاری مربوط میشوند.
- ارزش بازار
ارزش بازار (یا ارزش شبکه) با ضرب عرضه در گردش در قیمت فعلی محاسبه میشود. اساساً، هزینه فرضی خرید هر واحد موجود از دارایی کریپتو را نشان میدهد (با فرض عدم لغزش). به خودی خود، ارزش بازار میتواند گمراهکننده باشد. در تئوری، انتشار یک توکن بیفایده با عرضه ده میلیون واحد آسان خواهد بود. اگر فقط یکی از آن توکن ها با 1 دلار معامله شود، ارزش بازار 10 میلیون دلار خواهد بود. این ارزش گذاری آشکارا تحریف شدهاست - بدون یک پیشنهاد ارزش قوی، بعید است که بازار گستردهتر به توکن علاقهمند شود.
در یک یادداشت مرتبط، غیرممکن است که واقعاً تعیین کنید که چند واحد برای یک ارز دیجیتال یا توکن خاص در گردش است. می توان سکهها را سوزاند، کلیدها را گم کرد و وجوه را به سادگی فراموش کرد. آنچه در عوض می بینیم تقریبی است که سعی می کند سکههایی را که دیگر در گردش نیستند فیلتر کنند. با این وجود، ارزش بازار به طور گسترده برای کشف پتانسیل رشد شبکهها استفاده میشود. برخی از سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال، سکههای با ارزش کوچک را در مقایسه با سکههای با سرمایهی کلان به احتمال بیشتری رشد میکنند. برخی دیگر بر این باورند که شرکتهای بزرگ دارای اثرات شبکه قویتری هستند و بنابراین، شانس بیشتری نسبت به سرمایهگذاریهای کوچک تثبیتنشده دارند.
- نقدینگی و حجم
نقدینگی معیاری است که نشان میدهد چقدر میتوان یک دارایی را به راحتی خرید یا فروخت. دارایی نقدی دارایی است که برای فروش آن به قیمت معاملاتی آن مشکلی نداریم. یک مفهوم مرتبط، بازار نقدینگی است، که بازاری رقابتی است که مملو از درخواستها و پیشنهادات است (که منجر به کاهش قیمت پیشنهادی-فروشی میشود). مشکلی که ممکن است در بازار غیر نقدشونده با آن مواجه شویم این است که نمیتوانیم داراییهای خود را به قیمت «عادلانه» بفروشیم. این به ما می گوید که هیچ خریداری مایل به انجام معامله نیست، و ما را با دو گزینه مواجه می کند: کاهش درخواست یا صبر برای افزایش نقدینگی.
حجم معاملات شاخصی است که می تواند به ما در تعیین نقدینگی کمک کند. می توان آن را به چند روش اندازه گیری کرد و نشان می دهد که چه مقدار ارزش در یک دوره زمانی معین معامله شده است. به طور معمول، نمودارها حجم معاملات روزانه (بر حسب واحد بومی یا دلار) را نمایش میدهند. آشنایی با نقدینگی میتواند در زمینه تحلیل بنیادی مفید باشد. در نهایت، به عنوان شاخصی از علاقه بازار به یک سرمایه گذاری آینده نگر عمل می کند.
- مکانیسم های تامین
برای برخی، مکانیسمهای عرضه یک سکه یا توکن برخی از جالبترین ویژگیها از دیدگاه سرمایهگذاری هستند. در واقع، مدل هایی مانند نسبت سهام به جریان (S2F) در بین طرفداران بیت کوین محبوبیت بیشتری پیدا می کنند. حداکثر عرضه، عرضه در گردش و نرخ تورم میتواند تصمیمات را تعیین کند. برخی از سکهها تعداد واحدهای جدیدی را که تولید می کنند در طول زمان کاهش میدهند و آنها را برای سرمایه گذارانی جذاب میکند که معتقدند تقاضا برای واحدهای جدید از در دسترس بودن آنها بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر، سرمایهگذاران مختلف ممکن است سقف سختگیرانه اعمال شده را در بلندمدت مضر ببینند.
چنین نگرانیهایی ممکن است این باشد که استفاده از سکهها/توکنها را از بین میبرد زیرا کاربران ترجیح میدهند آنها را ذخیره کنند. انتقاد دیگر این است که به طور نامتناسبی به پذیرندگان اولیه پاداش میدهد، در حالی که یک سیاست تورمی ثابت برای تازه واردان منصفانه تر خواهد بود.
اهمیت تحلیل بنیادی
بستر سرمایهگذاری، تجزیه و تحلیلبنیادی به شما در تصمیمگیری بهتر برای سرمایهگذاری کمک میکند. تجزیه و تحلیل بنیادی سهام به شما کمک میکند تا ارزش منصفانه آنها را تعیین کنید. همچنین با تحلیل بنیادی سهام میتوانید سلامت و عملکرد هر سازمانی را از طریق اعداد حیاتی و شاخصهای اصلی اقتصادی ارزیابی کنید.
تجزیه و تحلیل بنیادی اوراق بهادار به شما کمک میکند تا حرکت قیمت آتی را پیشبینی کنید و ارزیابی کنید که آیا سهام کمتر از ارزش یا بیش از ارزشگذاری شده است. در عین حال، به شما کمک می کند تا قدرت یک شرکت و توانایی آن در شکست دادن رقبا را تجزیه و تحلیل کنید. تجزیه و تحلیل بنیادی سهام همچنین به درک مدل کسب و کار یک شرکت و عملکرد مدیریت کمک می کند که برای تصمیم گیری سرمایه گذاری محتاطانه ضروری است.
بهترین ابزارهای تحلیل بنیادی
در این بخش از مقاله به بررسی چند نمونه از ابزارهای مناسب برای تحلیل فاندمنتال یا بنیادی ارز دیجیتال خواهیم پرداخت. این ابزارها به شما کمک میکنند ارز دیجیتال مورد نظرتان را به صورت بنیادی تحلیل کنید و در نهایت روی ارز دیجیتال مورد نظرتان سرمایهگذاری کنید.
- کوین مارکت کپ (CoinMarketCap)
کوینمارکتکپ یکی از محبوبترین و پرمراجعهترین وبسایتهای ردیابی قیمت ارزهای دیجیتال است. هدف این سایت آن است تا از طریق مجهز کردن کاربران خردهفروش با اطلاعات بیطرفانه، باکیفیت و دقیق جهت دستیابی به نتایج آگاهانه، رمز ارزها را در سطح جهانی قابلمشاهده ساخته و آنها را به علاقهمندان بشناساند. این وبسایت اطلاعات زیادی درباره ارزهای دیجیتال به شما میدهد که به کمک آن میتوانید به راحتی تحلیل فاندامنتال یا بنیادی انجام دهید و برای سرمایهگذاری آماده شوید.
- بیس رنک (Baserank)
Baserank یک پلتفرم تحقیقاتی برای داراییهای رمزنگاری است که اطلاعات و بررسیهای تحلیلگران و سرمایه گذاران را جمع آوری میکند. رمزارز پس از گرفتن میانگین امتیاز هر بررسی، نمره کلی از 0 تا 100 را دریافت می کند در حالی که برخی از بررسیهای ممتاز برای مشترکین وجود دارد، کاربران رایگان همچنان میتوانند یک نمای کلی جامع از بررسیها به بخشهایی از جمله تیم، ابزار مفید و ریسک سرمایهگذاری را مشاهده کنند. اگر زمان کمی دارید و نیاز به مرور سریع یک پروژه یا سکه دارید، جمع آوری کننده ای مانند Baserank برای این کار مناسب است. با این حال، همیشه باید قبل از سرمایهگذاری عمیقتر در پروژههایی که به آنها علاقه دارید غواصی کنید.
- کریپتو فیز (Crypto Fees)
همانطور که ممکن است از نام آن حدس بزنید، این ابزار هزینههای هر شبکه را برای 24 ساعت یا هفت روز گذشته به شما نشان میدهد. این یک معیار آسان برای استفاده در هنگام تجزیه و تحلیل ترافیک و استفاده از یک شبکه بلاک چین است. شبکههایی با کارمزد بالا معمولاً تقاضای زیادی را تجربه میکنند.
با این حال، شما نباید این معیار را فقط به صورت اسمی در نظر بگیرید. برخی از بلاک چینها با در نظر گرفتن کارمزدهای پایین ساخته میشوند و مقایسه با سایر شبکه ها را چالش برانگیز میکند. در این موارد، بهتر است به رقم در کنار مبلغ تراکنش یا معیار دیگری نگاه کنید. به عنوان مثال، سکه های با ارزش بازار بزرگ مانند Dogecoin یا Cardano به دلیل کارمزد ارزان تراکنش در نمودارهای کلی پایین هستند.
- گلس نود استودیو (Glassnode Studio)
Glassnode Studio داشبوردی ارائه میدهد که طیف وسیعی از معیارها و دادههای زنجیرهای را نمایش میدهد. مانند اکثر ابزارهای ارائه شده، مبتنی بر اشتراک است. با این حال، مقدار دادههای رایگان زنجیرهای که ارائه میکند برای سرمایهگذاران آماتور مناسب و کاملاً عمیق است. یافتن همه اطلاعات در یک مکان بسیار سادهتر است تا اینکه خودتان با استفاده از کاوشگرهای بلاکچین جمع آوری کنید. نقطه قوت اصلی Glassnode تعداد زیادی دسته بندی متریک و زیرمجموعههایی است که میتوانید مرور کنید. با این حال، اگر به پروژههای زنجیره BNB علاقهمند هستید، در اینجا بسیار محدود هستید.
برای هر کسی که میخواهد معیارهای خود را با تحلیل تکنیکال ترکیب کند، Glassnode Studio همچنین دارای TradingView داخلی با تمام ابزارهای نموداری خود است. معمولاً سرمایه گذاران و معامله گران هنگام تصمیم گیری، چندین نوع تحلیل را با هم ترکیب می کنند. انجام همه این کارها در یک مکان یک امتیاز مثبت است.
کلام آخر
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال یکی از مهمترین روشهای کسب اطلاعات و تحلیل ارزهای دیجیتال است. اگر بتوانید به درستی تحلیل بنیادی کنید، میتوانید به راحتی تصمیم خود را برای سرمایهگذاری بگیرید و به راحتی ارز دیجیتال مورد نظر خود را خریداری کنید.