در دههی 1980 میلادی، صنعت کامپیوتر در حال تبدیلشدن به سیستم اصلی مدیریت شرکتهای خصوصی و سازمانهای دولتی ایالات متحده بود. در کنار این پیشرفت فناوری، نگرانیهای زیادی دربارهی حفاظت از حریم شخصی افراد و اطلاعات خصوصی پیش آمد و به بحثی جدی در محافل علمی و روشنفکری تبدیل شد. در واقع، جمعآوری غیرضروری اطلاعات مردم، ایجاد بایگانی و پایگاه اطلاعاتی برای این دادهها توسط دولت آمریکا، نقض آشکار حقوق شهروندی به حساب میآمد و آزادی بیان را زیر سوال میبرد.
در کنار گسترش استفاده از کامپیوتر، محدودیتهایی در مورد استفاده از رمزنگاری برای بخش خصوصی در نظر گرفته شد تا این فناوری صرفاً در اختیار خود دولت آمریکا باقی بماند و افراد نتوانند برای حفظ امنیت اطلاعاتشان از رمزنگاری استفاده کنند. در مجموع، این مسائل باعث نارضایتی عمومی شد و اعتراضات گستردهای را در پی داشت.
در نتیجه، در اوایل دههی 1990، جنبشی به نام سایفرپانک (Cypherpunk) در واکنش به جاسوسی دولتی، سانسور و نقض آزادی بیان پدید آمد. این جنبش از کاربرد گستردهی دانش رمزنگاری و فناوریهایی که باعث افزایش امنیت حریم شخصی افراد میشوند، حمایت میکند. جنبش سایفرپانک تاثیر زیادی بر گسترش اینترنت، فناوری بلاک چین، ارزهای دیجیتال و هر تکنولوژیای که باعث غیرمتمرکز شدن اطلاعات میشود، داشته است.
سایفرپانکها چه کسانی هستند؟
در اواخر سال 1992 اریک هیوز (Eric Hughes)، تیموتی سی مِی (Timothy C. May) و جان گیلمور (John Gilmore) پستی را در فضای اینترنت، با عنوان سایفرپانکها، منتشر کردند. هدف از انتشار این پست، برقراری ارتباط و گفتگو دربارهی موضوعاتی مانند رمزنگاری، علوم کامپیوتر، ریاضیات و ... بود. حدود 2000 نفر در این پست مشارکت کردند و بحثهای گستردهای را شکل دادند و به نظر میرسد که برخی از این ایدهها در سال 2009 الهامبخش ایجاد بیت کوین (Bitcoin) شد.
در سال 1993، اریک هیوز مانیفست جنبش سایفرپانک را منتشر کرد. در بخشی از این مانیفست، چنین آمده است:
«⚠️وجود حریم خصوصی برای ایجاد یک جامعهی باز در عصر تکنولوژی ضروری است اما نمیتوانیم از شرکتها و سازمانهای دولتی بخواهیم که حریم خصوصی را برای ما فراهم کنند. بنابراین، اگر به حریم خصوصی نیاز داریم، باید خودمان آن را فراهم کرده و از آن دفاع کنیم. در نتیجه، برای حفظ حریم خصوصی به دانش رمزنگاری و کُدنویسی نیاز داریم و این کار را سایفرپانکها بهخوبی انجام میدهند.»
بنابراین، جنبش بزرگی به نام سایفرپانک در سراسر جهان پدید آمد که از طریق اینترنت با یکدیگر در ارتباط بودند اما در این بین، برخی از سایفرپانکها سرشناستر هستند. برخی از این افراد عبارتاند از:
- تیموتی سی می (Timothy C. May) که یک دانشمند علوم کامپیوتر بود و از رمزگذاری اطلاعات حمایت میکرد.
- جولیان آسانژ (Julian Assange)، روزنامهنگار استرالیایی، به راهاندازی ویکیلیکس (WikiLeaks) کمک کرد.
- فیل زیمرمن (Phil Zimmerman) یک مهندس کامپیوتر آمریکایی است و برنامهی معروف رمزنگاری ایمیل، با عنوان PGP را توسعه داد.
- وی دای (Wei Dai) یک مهندس کامپیوتر چینی-آمریکایی بود و در سال 1998 ایدهی استفاده از رمزنگاری برای ایجاد یک ارز دیجیتالی را مطرح کرد.
- نیک سابو (Nick Szabo) یک دانشمند کامپیوتر اهل ایالات متحده است. او بیت گلد (BitGold) را اختراع کرد که یکی از ایدههای اصلی ایجاد بیت کوین محسوب میشود.
آیا سایفرپانک همان سایبرپانک است؟
دو واژهی سایفرپانک (Cypherpunk) و سایبرپانک (Cyberpunk)، اگرچه ممکن است که شبیه به هم باشند اما با یکدیگر تفاوت دارند. کلمهی سایبر (Cyber) برای شبکههای کامپیوتری استفاده میشود، در حالی که منظور از سایفر (Cypher) رمزنگاری و کُدگذاری است. در حالت کلی، سایبرپانک یک ژانر محسوب میشود که در سینما، بازیهای کامپیوتری و ... کاربرد دارد. ژانر سایبرپانک در دههی 1980 مطرح شد و از لحاظ تاریخی، از ترکیب داستانهای پلیسی پیچیده، روایتهای آخرالزمانی و جوامع پیشرفتهی تُهی از اخلاق بهوجود آمده است و تضاد ذاتی بین پیشرفت علم و انسجام اجتماعی را به نمایش میگذارد. در نتیجه، چالش اصلی قهرمان ژانر سایبرپانک، استفاده از فناوریهای پیشرفته برای جلوگیری از مشکلات اجتماعی است.
اگرچه در اوج مفاهیم ژانر سایبرپانک نیز ممکن است نقض حریم شخصی و جاسوسی دولتها از اطلاعات افراد را مشاهده کنیم، اما مسئلهی دموکراتیزه کردن اطلاعات و حمایت از حریم خصوصی به جنبش سایفرپانک مربوط است. بنابراین، یک تفاوت اساسی در دیدگاه ژانر سایبرپانک و جنبش سایفرپانک وجود دارد و آن به این صورت است که سایبرپانک آینده را تاریک و آشفته نشان میدهد اما سایفرپانک بهدنبال ایجاد امنیت حریم خصوصی افراد در آیندهی بشر است.
آیا ساتوشی ناکوموتو یک سایفرپانک است؟
تا کنون، بحثهای زیادی دربارهی ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto)، بنیانگذار بیت کوین، مطرح شده اما هنوز کسی به هویت واقعی او پی نبرده است. با توجه به اینکه بسیاری از بحثهای مطرحشده در جنبش سایفرپانک را میتوان بهعنوان ایدهی اولیهی راهاندازی بیت کوین در نظر گرفت، برخی از افراد ناکاموتو را یکی از اعضای جنبش سایفرپانک میدانند. از سوی دیگر، ناکاموتو در آگوست 2008 و پس از پیادهسازی اولیهی بیت کوین، ایمیلهایی را برای دو سایفرپانک معروف ارسال کرد تا نظر آنها را دربارهی وایتپیپر بیت کوین جویا شود. این مسئله، گمانهزنی دربارهی سایفرپانک بودن ناکاموتو را بیشتر هم میکند، تا جاییکه برخی معتقدند که لن ساسامان (Len Sassaman)، یکی از اعضای سایفرپانک، خود ساتوشی ناکاموتو است.
با این حال، بعضی دیگر معتقدند که ناکاموتو، تا قبل از ارسال ایمیل به دو نفر از اعضای سایفرپانک، هیچ ارتباطی با آنها نداشته است. بعضی از کارشناسان حوزهی رمزنگاری بر این عقیدهاند که ناکاموتو از سیستمعامل ویندوز برای برنامهنویسی استفاده میکرد و این در حالی است که لینوکس، سیستمعامل محبوب اعضای سایفرپانک محسوب میشود و از این مسئله نتیجه میگیرند که ناکاموتو عضوی از سایفرپانک نبوده است.
⚠️ در هر صورت، حتی اگر ناکاموتو یکی از اعضای سایفرپانک نباشد اما نمیتوان تأثیر دستاوردهای این جنبش مهم را در راهاندازی بیت کوین و دنیای کریپتوکارنسی نادیده گرفت. خصوصاً بحثهای اعضای این گروه در پستی که در سال 1992 منتشر شد، تاثیر بسیار زیادی را بر دنیای رمزنگاری و ایجاد ارزهای دیجیتال گذاشته است.
ملاحظات اخلاقی سایفرپانک کداماند؟
هدف اصلی جنبش سایفرپانک این بود که رمزنگاری و محافظت از حریم شخصی نباید توسط مقررات دولتی محدود شود. آنها معتقد بودند که رمزنگاری میتواند جلوی جاسوسی و نظارت دولت را بر اطلاعات شخصی افراد بگیرد و باعث میشود که تجارت و امور مالی، از طریق اینترنت، در اختیار همگان قرار بگیرد. بنابراین، چهار هدف عمدهی سایفرپانکها عبارت است از:
- عدم نظارت قانونی بر رمزنگاری اطلاعات شهروندان
- امکان برقراری ارتباطات ناشناس
- آزادی انجام تراکنشهای تجاری ناشناس
- توسعهی پلتفرمهای غیر دولتی برای محدود کردن قدرت دولت
علاوه بر این، ملاحظات اخلاقی سایفرپانک به این صورت است که فناوری رمزگذاری میتواند برای اهداف شیطانی، مانند پوششی برای رفتار تبهکارانه، فروش اسلحه و یا حمایت از تروریست استفاده شود. بنابراین، این مسئله بین ضرورت وجود حریم شخصی افراد و حفظ امنیت مردم تعارض ایجاد میکند. در نتیجه، اخلاق سایفرپانک بهدنبال ایجاد تعادل بین این دو مطلب است و روی استفادهی مسئولانه و اخلاقی از فناوری رمزنگاری تأکید دارد.
آینده سایفرپانک چگونه است؟
در چند دههی گذشته، جنبش سایفرپانک در خط مقدم پیشرفت تکنولوژی بوده و ایدههای اعضای این جنبش، نقش مهمی را در ایجاد بلاک چینها، ارزهای دیجیتال، فناوری رمزنگاری و ... برعهده داشته است. بنابراین، میتوان توقع داشت که این جنبش، همچنان به پیشرفت فناوریها کمک کند. برخی از مهمترین حوزههایی که احتمال گسترش آنها با استفاده از ایدههای جنبش سایفرپانک وجود دارد، عبارت است از:
- امور مالی غیرمتمرکز (Defi): تأثیر ایدههای سایفرپانک بر ایجاد امور مالی غیرمتمرکز انکارناپذیر است. در سالهای اخیر، حوزهی دیفای با استفاده از فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال گسترش فراوانی داشته است و به سمتی میرود که آیندهی امور تجاری و مالی را در سطح جهان، به سیستمی کاملاً غیرمتمرکز تبدیل کند. این مسئله باعث حذف نظارت دولتها بر امور مالی شده و حریم شخصی را افراد در امور مالی تضمین میکند.
- وب 3 (Web 3): فناوری وب 3 نسل جدید اینترنت است که برای تمرکززدایی و دموکراتیزه کردن اینترنت از بلاک چین استفاده میکند. وب 3 و دیفای با یکدیگر ارتباط زیادی دارند؛ یعنی برای گسترش حوزهی دیفای به یک اینترنت دموکراتیک نیاز است. از سوی دیگر، در سالهای اخیر، پلتفرمهای غیرمتمرکز زیادی بر بستر بلاک چین ایجاد شدهاند و نوید یک اینترنت غیرمتمرکز را در آیندهی بشر میدهند.
- هوش مصنوعی (Al): کاربرد هوش مصنوعی در سالهای اخیر بسیار زیاد شده و این فناوری در دسترس بسیاری از افراد قرار گرفته است. حتی یکی از ایدههای جالب در این زمینه، ترکیب هوش مصنوعی و بلاک چین است. با این حال، فناوری هوش مصنوعی هنوز نتوانسته است که از لحاظ حفظ حریم شخصی و امنیت اطلاعات به حد قابلقبولی برسد. بنابراین، میتوان توقع داشت که دانشمندان سایفرپانک روشهایی را برای بهبود ایمنی این فناوری ارائه کنند.
سخن پایانی
جنبش سایفرپانک نقش مهمی را در پیشرفت فناوری رمزنگاری و ایجاد بلاک چین، ارزهای دیجیتال، دیفای و ... برعهده داشته است. بنابراین، ایدههای این جنبش، راهنمایی برای رمزنگاری اطلاعات افراد و حفظ حریم شخصی مردم در سراسر جهان شد و همچنان میتواند به پیشرفت فناوری رمزنگاری و ایجاد دنیایی غیرمتمرکز کمک کند. به همین خاطر، در این مقاله بهسراغ جنبش تأثیرگذار سایفرپانک رفتیم تا بیشتر با آن آشنا شوید و بدانید که چه تأثیری بر پیشرفت فناوری، حفظ حریم شخصی و حق آزادی بیان داشته است.