سرمایهگذاری و معاملهکردن در بازارهای مالی، ترفندها و اصول مخصوص به خود را دارد. این مسئله در بازار ارزهای دیجیتال نیز وجود دارد و هرکسی که در بازار کریپتو معامله میکند، باید با توجه به نوع معاملهاش، از این روشهای مفید آگاه باشد. آشنایی با تمام ترفندهای معاملهگری، به سرمایهگذاران کمک میکند که با دیدی کامل از همهی جوانب یک معامله، وارد بازار شوند. در نتیجه این افراد میتوانند با تمرکز و دقت کافی، سود خود را افزایش داده و ریسک بازار را تا حد ممکن کاهش دهند.
یکی از همین ترفندهای مفید، استفاده از نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) است. محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد، در انواع معاملات مالی کاربرد دارد و به معاملهگران کمک میکند که با در نظر گرفتن میزان مناسب سود نسبت به ضرر، ایمنی دارایی و معاملههایشان را تامین کنند. به همین خاطر در این مقاله میخواهیم به شما بگوییم که نسبت ریسک به ریوارد چیست، Risk/Reward Ratio چه اهمیتی دارد و چگونه باید آن را محاسبه کنیم. آموزش کامل نسبت ریسک به ریوارد به شما کمک میکند که سود خود را افزایش داده و ضررتان را تا حد ممکن کاهش دهید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) یا نسبت ریسک به پاداش، یک محاسبهی ریاضی است که توسط سرمایهگذاران، برای اندازهگیری نسبت میزان ریسک یا ضرر احتمالی یک معامله، به سود پیشبینی شدهی آن، استفاده میشود. در واقع نسبت ریسک به ریوارد، بهصورت تقسیمکردن میزان ریسک قابلقبول بر مقدار سود احتمالی، محاسبه میشود. معنای ریسک و ریوارد در این محاسبهی ریاضی بهصورت زیر در نظر گرفته میشود:
- ریسک: حداکثر پولی که حاضریم در یک معامله و یا سرمایهگذاری خاص، از دست بدهیم.
- ریوارد: مقدار پولی که پیشبینی میکنیم که در یک معامله یا سرمایهگذاری بهخصوص، حاصل شود.
معمولاً معاملهگران نسبت ریسک به ریوارد را بهصورت Risk:Reward نشان میدهند. برای مثال، اگر نسبت ریسک به ریوارد در یک معامله 1:5 باشد، به این معنی است، که سرمایهگذار در این معامله، نهایتاً میپذیرد که 1 دلار ضرر کند و در مقابل توقع دارد که در صورت موفقیت معامله، 5 دلار سود کسب کرده باشد.
سرمایهگذاران و معاملهگران از نسبت ریسک به ریوارد استفاده میکنند، تا بفهمند که کدام معامله، ارزش سرمایهگذاری را دارد. در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد، بیانکنندهی ارزش یک معامله است و کیفیت سرمایهگذاری را نشان میدهد. بنابراین، این نسبت محاسباتی، برای سرمایهگذاران اهمیت بسیار زیادی دارد. از طرفی، اصولاً میزان ریسک و ریوارد احتمالی، از نمودار قیمت بهدست میآید. به این صورت که ریسک، نشاندهندهی مقدار حرکت قیمت برخلاف توقع سرمایهگذار و ریوارد، نمایانگر میزان حرکت نمودار در جهت انتظار او است.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه عمل میکند؟
در اغلب موارد، معاملهگران حرفهای و سرمایهگذاران باتجربه، میزان نسبت ریسک به ریوارد را تقریباً بین 1:2 و 1:3 در نظر میگیرند. یعنی توقع دارند که بهازای هر 3 واحد سود، نهایتاً 1 واحد ضرر کنند. معمولاً این معاملهگران، میزان این نسبت را با استفاده از ابزار زیر، در معاملهی خودشان علامتگذاری میکنند:
حد ضرر: حد ضرر (Stop Loss) ابزاری است که میزان ضرر احتمالی شما را در یک معامله مشخص میکند. یعنی در هنگام انجام یک معامله، با استفاده از حد ضرر، مشخص میکنید که اگر معامله برخلاف توقع و پیشبینی شما حرکت کرد، در چه مبلغی و یا با چه مقدار ضرری بسته شود. این ابزار به شما کمک میکند که ریسک و ضرر احتمالی را کنترل کنید.
حد سود: حد سود (Take Profit) ابزار دیگری است که برای مشخصکردن میزان سود احتمالی استفاده میشود. در نتیجه با این ابزار میتوانید مشخص کنید که در صورت حرکتکردن نمودار در جهت پیشبینی شما، با چه میزان سودی، معامله تمام شود. این ابزار به شما کمک میکند که اگر نوسانات قیمت بسیار زیاد و سریع بود، پیش از اینکه میزان سودتان کم شود، معامله را در سود موردنظرتان تمام کنید.
⚠️ میزان محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد بستگی به نوع معامله و سرمایهگذاری شما دارد. یکی از روشهای پیداکردن این نسبت، استفاده از آزمون و خطا است. یعنی با انجام چندین معامله میتوانید متوجه شوید که چه نسبتی برای شیوهی معاملاتی شما بهتر کار میکند. البته باید به این نکته توجه داشته باشید، که آزمون و خطا فقط برای افراد حرفهای در نظر گرفته میشود و معاملهگران مبتدی بهتر است، که نسبت ریسک به ریواردشان حداقل 1:3 باشد.
معاملهگران برای محاسبهی میزان نسبت ریسک به ریوارد، از روشهای تحلیلی گوناگونی مثل تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادین، پرایس اکشن و ... استفاده میکنند. این روشها به سرمایهگذار کمک میکند، که بتواند عوامل تأثیرگذار بر ارزش معامله را شناسایی کند و ضرر احتمالی را نیز تخمین بزند.
چرا نسبت ریسک به ریوارد مهم است؟
اهمیت نسبت ریسک به ریوارد به این خاطر است که به سرمایهگذار کمک میکند، که ارزش انجام یک سرمایهگذاری را بهخوبی درک کند. هرچه میزان نسبت ریسک به ریوارد کمتر باشد، احتمال سودآوری بالاتر است و ارزش معامله بیشتر میشود. بنابراین معاملهگرانی که از نسبت ریسک به ریوارد استفاده میکنند، آگاهانه وارد یک معامله میشوند و میزان ضرر احتمالی را تا حد ممکن کنترل میکنند.
برای مثال، خود من، تنها در معاملاتی سرمایهگذاری میکنم که میزان نسبت ریسک به ریوارد آنها، حداقل بین 1:2 و 1:3 باشد. در نتیجه، این مسئله به من کمک میکند، که حتی اگر در برخی از معاملات با شکست مواجه شوم، همچنان میزان سود کلی معاملاتم، نسبت به ضررهای ایجاد شده بیشتر باشد. بنابراین در نهایت میزان سودآوری سهبرابری، نهتنها ضررها را جبران میکند، بلکه باعث میشود که در مجموعه نیز سود کرده باشم.
بنابراین کنترل مدیریت ریسک معاملات بسیار ضروری است. همانطوری که چارلز دی الیس (Charles D. Ellis)، سرمایهگذار سرشناس آمریکایی، میگوید: «اثرات ضررهای بزرگ، همیشه در زندگی ما باقی میمانند. بنابراین باید با استفاده از یک دفاع قوی، جلوی ضررهای بزرگ را گرفت. همیشه افرادی که برای به دست آوردن سود بیشتر طمع میکنند، با ریسک بالایی مواجه میشوند و در نتیجه ضرر زیادی به آنها وارد میشود.»
هر شخصی که در انواع بازارهای مالی سرمایهگذاری میکند، میتواند با استفاده از نسبت ریسک به ریوارد، ریسک احتمالی معاملات خود را کنترل کند. نسبت ریسک به ریوارد را میتوان در معاملات ارزهای دیجیتال، فارکس، بورس و ... استفاده کرد. بنابراین، معاملهگران در انواع معاملات خود، با استفاده از حد ضرر و حد سود، میزان سود و زیان خود را کنترل میکنند. اگر معاملهگر از قرار دادن حد ضرر و حد سود استفاده نکند، کنترل ریسک معامله برایش دشوار میشود. این مسئله بیشتر خودش را در معاملات کوتاهمدتی که تحت تأثیر نوسانات شدید قیمت است، نشان میدهد. از طرفی مدیران سرمایهگذاری و پورتفولیو نیز از نسبت ریسک به ریوارد برای سبدگردانی استفاده میکنند. مدیران سبد سرمایه، همیشه میخواهند که با تقسیم سرمایه در بین داراییهای گوناگون، ضررها را تا حد ممکن کاهش داده و سودآوری را بالا ببرند. به همین خاطر، نسبت ریسک به ریوارد، به این افراد کمک میکند، که بهخوبی تشخیص دهند، که چه معاملاتی ارزش سرمایهگذاری را دارد و چگونه با تقسیم دارایی بین این معاملات، میتوانند سودآوری کل سبد سرمایه را تضمین کنند.
با مطالعهی نسبت ریسک به ریوارد به چه اطلاعاتی دست پیدا میکنیم؟
⚠️ استفاده از نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) به معاملهگران کمک میکند، تا ریسک از دست دادن پول را در سرمایهگذاری خود کنترل کنند. باید به این نکته توجه داشت، که حتی اگر اغلب معاملات شما با موفقیت همراه باشد، اما نسبت ریسک به ریوارد شما بیشتر از 1:1 باشد، در نهایت کل معاملاتتان با ضرر همراه خواهد بود. بنابراین انتخاب صحیح یک سرمایهگذاری و در نظر گرفتن میزان نسبت ریسک به ریوارد، برای هر معاملهای بسیار ضروری است.
اصولاً نسبت ریسک به ریوارد، اطلاعات زیر را در اختیار ما میگذارد:
نسبت ریسک به ریوارد به ما میگوید که آیا معامله ارزش انجام دادن را دارد یا نه. معمولاً معاملهگران به معاملاتی با نسبت ریسک به ریوارد بیشتر از 1:2 وارد نمیشوند. این مسئله باعث کنترل میزان ریسک معاملات شما میشود. همانطور که بنجامین گراهام (Benjamin Graham)، نویسنده و اقتصاددان آمریکایی، میگوید: «هدف یک سرمایهگذار نباید تحمل ریسک بالا، برای کسب سود باشد. من فکر میکنم که یک سرمایهگذار باهوش، باید فرصتهای سرمایهگذاریای را پیدا کند که احتمال کسب سود در آنها بیش از دوبرابر میزان ریسک باشد.»
نسبت ریسک به ریوارد مشخص میکند که حد ضرر خود را باید روی چه مبلغی بگذارید. برای مثال اگر وارد معاملهای میشوید که نسبت ریسک به ریوارد آن را 1:3 در نظر گرفتهاید و توقع دارید که از آن معامله 30 دلار سود کنید، باید حد ضرر خود را در مبلغی با 10 دلار ضرر قرار دهید. در نتیجه بهمحض اینکه نمودار قیمت به ضرر 10 دلاری برسد، معاملهی شما بسته خواهد شد.
مزایا و معایب استفاده از نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
همانطور که هر روش معاملاتیای مزایا و معایب خاص خود را دارد، استفاده از نسبت ریسک به ریوارد نیز با مزایا و معایبی همراه خواهد بود. البته این موارد، ممکن است که با توجه به نوع معاملهی شما، تغییر کند. بنابراین در این بخش به معایب و مزایای استفاده از نسبت ریسک به ریوارد میپردازیم، تا خودتان با توجه به معاملهای که انجام میدهید، این موارد را سبک و سنگین کنید.
مزایای استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
مزایای استفاده از نسبت ریسک به ریوارد، به نوع معامله و بازار مالی مورد نظر شما وابسته هستند و عبارتاند از:
- مدیریت ریسک: نسبت ریسک به ریوارد، میزان سود احتمالی شما را نسبت به ضرری که حاضرید برای انجام یک معامله تحمل کنید، مشخص میکند. بنابراین محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد، در مدیریت ریسک سرمایهگذاری، حیاتی است. این مسئله خودش را در بازارهای بیثباتی که نوسانات قیمت زیادی دارند، بیشتر نشان میدهد.
- بررسی ارزش سرمایهگذاری: حتی اگر یک سرمایهگذاری بهخصوص سودآور بهنظر برسد، باز هم محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد، به شما کمک میکند که بتوانید ارزش انجام آن معامله را بررسی کنید. گاهی پیش میآید که یک سرمایهگذاری در کل سودآور بهنظر میرسد، اما وقتی که نسبت ریسک به ریوارد آن را در نظر میگیریم، میبینیم که نسبت سود به ریسک معامله، ارزش سرمایهگذاری را ندارد.
معایب استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
هر روش معاملاتیای، علاوهبر مزایایی که دارد، ممکن است که معایبی نیز داشته باشد. برخی از معایب استفاده از نسبت ریسک به ریوارد عبارتاند از:
ناکافی بودن: اگرچه که نسبت ریسک به ریوارد اطلاعات خوبی را در اختیار ما میگذارد، اما بهتنهایی برای ورود به یک معامله و سرمایهگذاری کافی نیست. در نتیجه، یک سرمایهگذار برای ورود به یک معامله باید جوانب دیگر سرمایهگذاری را نیز بسنجد.
نداشتن دقت کافی: نسبت ریسک به ریوارد همیشه دقیق نیست. بنابراین یک سرمایهگذار حرفهای برای مشخصکردن حد ضرر و حد سود خود نمیتواند تنها به استفاده از نسبت ریسک به ریوارد اکتفا کند. معاملهگران، معمولاً حد سود و حد ضرر خود را با استفاده از روشهای دقیق تحلیل نمودار قیمت بهدست میآورند. البته همچنان استفاده از نسبت ریسک به ریوارد برای درک مدیریت ریسک، در هنگام مشخصکردن حد ضرر و حد سود به شما کمک میکند.
آیا نسبت ریسک به ریوارد ثابت است؟
محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد برای معاملهگران حرفهای، هیچوقت ثابت نیست و باید از معاملهای به معاملهای دیگر، تغییر کند. بسیاری از معاملهگران سعی میکنند که با استفاده از میانبرها، قوانین ثابتی را برای خود مشخص کنند، تا معاملهکردن برایشان راحتتر شود. اما یک معاملهگر حرفهای میزان حد سود و حد ضرر خود را بر اساس اطلاعاتی که از نمودار قیمت به دست میآورد، مشخص میکند.
اگر همیشه از یک نسبت ریسک به ریوارد ثابت استفاده کنید، ممکن است که با مشکلاتی مواجه شوید. افرادی که با تحلیل بازار آشنا هستند، میدانند که در نمودار قیمت، محدودههای مختلفی وجود دارد. این محدودهها بر اساس میزان تقاضای خرید و فروش مشتریان مشخص میشود. تحلیلگران حرفهای به این محدودهها بسیار اهمیت میدهند و بر اساس آنها حد سود و ضرر خود را مشخص میکنند. بنابراین، اگر که با تحلیل نمودار قیمت آشنا نباشید، ممکن است که حد ضرر یا حد سود خود را در محدودهی اشتباهی قرار دهید و این مسئله باعث شکست معاملهی شما میشود.
در نتیجه، برای پیدا کردن نسبت ریسک به ریوارد مناسب، باید روشهای صحیح تحلیل نمودار قیمت را یاد بگیرید. آنوقت است که میتوانید با تحلیل درست نمودار، در هر معامله، نسبت ریسک به ریوارد مناسب را پیدا کنید.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد چگونه است؟
برای محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد، باید دو متغیر زیر را در نظر بگیرید:
ریسک (Risk): منظور از ریسک، میزان ضرری است که در یک معامله، میتوانید تحمل کنید. یعنی معاملهگر باید تعیین کند، که در یک معاملهی مشخص، نهایتاً تا چه میزان ضرر را قبول میکند.
ریوارد (Reward): ریوارد یا پاداش به میزان سودی اشاره دارد، که توقع دارید از یک معاملهی بهخصوص کسب کنید. این میزان سود، بر اساس تحلیل شما از نمودار قیمت محاسبه میشود.
با توجه به این دو متغیر، محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد، بر اساس فرمول زیر انجام میشود:
Risk÷Reward=Risk/Reward
برای مثال تصور کنید، که یک ارز دیجیتال را در قیمت 1000 دلار بخرید. از طرفی توقع داشته باشید، که سرمایهگذاری شما با 90 دلار سود همراه باشد؛ و در مقابل، تنها حاضر باشید که 30 دلار ضرر کنید. در این صورت با تقسیم کردن 30 دلار بر 90 دلار، به نسبت ریسک به ریوارد 1:3 میرسید، که یک نسبت تقریباً خوب برای انجام یک معامله محسوب میشود.
سخن پایانی
استفاده از نسبت ریسک به ریوارد میزان ریسک احتمالی یک معامله را برای شما مشخص میکند. این مسئله به شما کمک میکند که بتوانید دربارهی سرمایهگذاری در معاملهای خاص تصمیم بگیرید. از طرفی اگر تمام معاملات خود را با نسبت ریسک به ریوارد خوبی انجام دهید، احتمال ضرر کردن در کل معاملاتتان بسیار پایین میآید. بنابراین محاسبهی ریسک به ریوارد، یک روش بسیار خوب برای مدیریت سرمایهگذاری است. به همین خاطر، در این مقاله بهسراغ محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد و تمام جنبههای مختلف استفاده از آن رفتیم؛ تا در هنگام ورود به یک سرمایهگذاری، بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید و در مجموع سودآور باشید. اما به خاطر بسپارید، که نسبت ریسک به ریوارد، مقداری ثابت نیست و برای محاسبهی دقیق آن، باید حتماً از روشهای گوناگون تحلیل دقیق نمودار قیمت استفاده کنید.